سه شنبه ۰۱ فروردین ۰۲

روزي بهلول بر هارون‌الرشيد وارد شد.

روزي بهلول بر هارون‌الرشيد وارد شد.خليفه گفت: مرا پندي بده!بهلول پرسيد: اگر در بياباني بي‌آب، تشنه‌گي بر تو غلبه نمايد چندان كه مشرف به موت گردي، در مقابل جرعه‌اي آب كه عطش تو را فرو نشاند چه مي‌دهيگفت : ... صد دينار طلا.پرسيد: اگر صاحب آب به پول رضايت ندهدگفت: نصف پادشاهي‌ام را.بهلول گفت: حال اگر به حبس‌البول مبتلا گردي و رفع آن نتواني، چه مي‌دهي كه آن را علاج كنندگفت: نيم ديگر سلطنتم را.بهلول گفت: پس اي خليفه، اين سلطنت كه به آبي و بولي وابسته است، تو را مغرور نسازد كه با خلق خداي به بدي رفتار كني.